یاسریعالرضا
یکماه نمیشود که از زیارتت برگشتهام
اما، به اندازهی یک عمر خلف وعده کردهام...
.
یارضا، توبهام را به بارگاه تو میکشم
میدانم... خوب چشیدهام... سالهاست که این را حس کردهام
شما سریعالرضایی و درگاه شما، درگاهِ ناامیدی نیست...
نگاهتو ازم نگیر :)
.
میدانی آقا
گاهی آیهها فقط مصداقِ شما میشوند
که آدم یکهو میزند به سرش و تریپ عوض میکند!
...
یا رضا، من برای این زیارت نقشهها کشیده بودم،
کلی خواسته داشتم و میخواستم با دستِ پر برگردم
درست است که خوب نیستم و با خودم درگیرم
اما
شماهم امامِ رئوفی و من این را دراین مدت خوب درک کردهام...
راستی آقاجان، این چه حکمتیست تا ضریح و گنبدِ شمارا میبینم یادم میرود چه میخواستم؟
فکر کنم این خواستههای من از دور خوشست
دستم را بگیر که به تو دلخوشم...
ساعاتِ پایانی سفر - 19/6/92
امضا- دکلمه
بسم رب الرضا(ع)
این که میگویند آدم با هربار زیارتت مجنونتر میشود راستست
ممنونم که باز هم
این مجنونِ دلباخته را
این نادانِ خود باخته را
این اسیر و آواره را
جا و پناه میدهی...
راستی،
مطمئن باش که منِ عقدهای جورِ دیگری میآیم
و چیزهایِ زیادی میخواهم
به خواهرت و غربیت قسم، بازهم آقایی کن
امسال روی کَرمت حسابِ ویژهای باز کردهام...
...
ای که همه شب تاسحر، بامن مدارا میکنی این قلبِ بیدینِ مرا، امشب مداوا میکنی؟
اصلا که من خیلی بدم، باشد ولی رسمش نکن این آهوی دستبسته را اینگونه دعوا میکنی؟
این دل شده لامذهبی، خونین شده چشمِ تَرَم این چشمِ گریانِ مرا داری تماشا میکنی؟
آواره و خسته شدم، از همه جا رانده شدم پیکرِ خستهی ِ مرا کنجِ حرم جا میکنی؟
میانِ عاشقانِ تو زائر وحاضر نیستم میانِ این مردم مرا چگونه پیدا میکنی؟
آن گنبدِ زردِ طلا، دل را هوایی میکند حالا که دل بردی چرا، امروز وفردا میکنی؟
پروانهی شمعِ شما، ... آقا، گرهی قافیهها را شما وا میکنی؟
پیراهنی آوردهام، ای یوسفم دستی بکش یعقوبِ چشمانِ مرا، تنها تو بینا میکنی
الراضی وبالقدر و قضا، سلطان علی موسیالرضا آخر تمامِ عاشقنت را زلیخا میکنی...
دکـ لـ مـ هـ
......
پ.ن: به زیارتش میروم. انشاالله نائبالزیارهی همهی عاشقانش...دوست دارم مست شدن را
خیس شدن را
سرد شدن را
مریض شدن را
تنها به این بهانه که در آرزوی تو باشم
من را هوای بارانِ تو به سر زده است
که به این آرزو به سر میبرم
که روزی
لایقِ وصلِ تو باشم...
هرچند که من لایقِ وصلت نیستم
اما
آرزو بر جوانان عیب نیست،
این خوش آرزو را شوقِ یک لحظه نگاهی چاره است
راستی
ثانیه شماری را خوب میدانم
هزارو یک - هزارو دو - هزارو سه...
این روزها که میگذرد
ثانیه شماری میکنم
تا برسم به پابوست
اگر تو بخواهی
شاید امسال کمی نزدیکتر
شاید...